مفهومات

کجایه زمان تکه ای از من جا مانده که حالا در پی اش تمام لحظه ها را کابوس میدانم؟کجا؟

مفهومات

کجایه زمان تکه ای از من جا مانده که حالا در پی اش تمام لحظه ها را کابوس میدانم؟کجا؟

این خرداد بی صدا..بی ندا...

تو این خزون خستگی, تواین تبار بینشون

تو این پاییز پرستی ها, نمونده هیچ کجا اَمون

از اون درخت سربلند, از اون همه ناز لوند

نمونده هیچ نشونه ای ,نمونده هیچ کجا امون

از لاله سرخ مزار, از اون همه صبر وقرار

نونده هیچ بهونه ای, نمونده هیچ کجا نشون

از اون همه درد ودلها, قهر کردن ها, بریدن ها

نمونده جز خاطره ای , خاطره ها همه خزون

کنار سفره دلها ,نمونده جز دل کندن ها

نمونده جز نشونه ای, نمونده هیچ کجا امون

 مجنون عاشق گمشده ,بین همه آدمک ها

بین همه ستاره ها, قا مت ماه شده کمون

نظرات 2 + ارسال نظر
بیـ دل پنج‌شنبه 12 خرداد 1390 ساعت 00:15 http://bidelam.mihanblog.com/

بسیار زیبا بود رضا جان
از خود بود؟
اگر بود چرا تاریخ ندارد؟
اگر نیست چرا نشان ندارد؟
اگر هم هست و هم نیست چطور؟
داداش یک ساله ازدواج کرده ها!
تسلیت قلب صبورم/

این شعرو یادمه تو درمونگاه پشت یه نسخه نوشتم...تاریخ نذاشتم به خاطر اینکه به نظر خودم این شعرم اگه بشه اسمشو شعر گذاشت ۳۲ ساله زنده است...یه چیز دیگه اینکه وقتی تو میگی زیباست مطمئن میشم که زیباست/

پریا پنج‌شنبه 12 خرداد 1390 ساعت 10:47 http://www.pariazizi.blogfa.com

وای امان از این خزون بهونه های بی نشون
این همه زخم روی دل و خاطره های پر زخون ...
آخ نگو از سفره ی دل که پرشد از زخم زبون ....

چقدر حس ها به هم نزدیکه...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد