مفهومات

کجایه زمان تکه ای از من جا مانده که حالا در پی اش تمام لحظه ها را کابوس میدانم؟کجا؟

مفهومات

کجایه زمان تکه ای از من جا مانده که حالا در پی اش تمام لحظه ها را کابوس میدانم؟کجا؟

دوباره ها...

میتوان در انتهای بیکسی

از غروب آرزو فریاد کرد

دلخوش کور نوره های شب نشد

از تمام خشم روز بیداد کرد

چشم دوخت بر چشم ماه چهارده

ناله ای از جور این صیاد کرد

زندگی تاوان ما شد در خزان

یا خزانی زندگی در یاد کرد؟

.

.

.

.(پاییز 90)